Nightside
 
 

۱-اگر یک زن سیگار بکشد:
در امریکا به او می گویند: زن سیگاری
در ایران به او می گویند: زنیکه معتاد فاحشه خیابانی لجن!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۲-اگر یک زن برای برابری حقوق زن و مرد تلاش کند:
در امریکا به او می گویند: فمنیست
در ایران به او می گویند: تهمینه میلانی
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۳-اگر یک زن مورد سوء استفاده قرار بگیرد:
در امریکا او را به آسایشگاه روانی می برند تا او را به زندگی اجتماعی باز گردانند.
در ایران او را به آسایشگاه روانی می برند و او در آنجا خودکشی می کند!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۴-اگر جسد زنی در یکی از میدان های شهر و درون یک کیسه پلاستیکی پیدا شود:
در امریکا: احتمالاً او یک زن خیابانی و بی خانمان بوده.
در ایران: احتمالاً شوهر غیرتی اش او را کشته.
در عربستان: صد در صد بر اثر جراحات وارده ناشی از سنگسار به قتل رسیده است!

۵-زنان:
در امریکا اجازه دارند در پزشکی، حقوق، مهندسی و … تحصیل نمایند.
در ایران اجازه دارند در پزشکی، حقوق، مهندسی و …. به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند.
در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!

۶- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:
در امریکا: درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد (زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: دو هفته)
در ایران: درخواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد می تواند از همسرش جدا گردد (زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: ۱۴ الی ۱۵ سال!)
در عربستان: درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند.

۷-یک دختر ۱۸ ساله:
در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.
در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!
در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!

۸-تبریک میگم شما پدر شدید بچتون یه دختره !
در امریکا: Oh God Thanks

در ایران: خاک بر سرت حلیمه! بازم دختر زاییدی؟!

در امریکا اجازه دارند در پزشکی، حقوق، مهندسی و … تحصیل نمایند.
در ایران اجازه دارند در پزشکی، حقوق، مهندسی و …. به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند.
در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!

۶- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:
در امریکا: درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد (زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: دو هفته)
در ایران: درخواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد می تواند از همسرش جدا گردد (زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: ۱۴ الی ۱۵ سال!)
در عربستان: درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند.

۷-یک دختر ۱۸ ساله:
در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.
در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!
در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!

۸-تبریک میگم شما پدر شدید بچتون یه دختره !
در امریکا: Oh God Thanks

در ایران: خاک بر سرت حلیمه! بازم دختر زاییدی؟!

در عربستان: نعم؟ البنت؟ لا لا لا! أنا بد بخت! سنگ سار یا زنده فی القبر هذه الدختر!


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:42 :: توسط : الهه ی آتش

۱٫ آرنولد بنت: داستان نویس انگلیسی«۱۹۳۱-۱۸۶۷»

وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد  و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت.

۲٫ آگاتوکلس خودکامه سراکیوز: «۳۶۱-۲۹۸»

در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.

۳٫ آلن پینکرتون: موسس آژانس کارآگاهی آمریکا«۱۸۱۹-۱۸۸۴»

هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

۴٫ آیزادورا دانکن: رقاص امریکایی«۱۸۷۸-۱۹۲۷»

هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.

۵٫ الکساندر: پادشاه یونان«۱۸۹۳-۱۹۲۰»

یک میمون خانگی گازش گرفت  و در اثر عفونت خون در گذشت.

۶٫ تامس آت وی: نمایشنامه نویس انگلیسی«۱۶۵۲-۱۶۸۵»

مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت  خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول در گلویش گیر کرد  و خفه اش کرد.

۷٫ تامس می:مورخ انگلیسی«۱۵۹۸-۱۶۵۰»

بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد

۸٫ جان وینسون: ماجراجوی بریتانیایی«۱۵۵۷-۱۶۲۹»

وی در ۷۲ سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، سپس در سرش فرو رفت.

۹٫ جروم ناپلئون بناپارت: آخرین بناپرت آمریکایی«۱۸۷۸-۱۹۴۵»

در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله درگذشت.

۱۰٫ جورج دوک کلارنس: «۱۴۴۹-۱۴۷۸»

به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.

۱۱٫ جیمز داگلاس ارل مورتون: «۱۵۵۲-۱۵۸۱»

بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سرش بریده شد.

۱۲٫ رودولفونی یرو: ژنزال مکزیکی«۱۸۸۰-۱۹۱۷»

اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.

۱۳٫ زئوکسیس: نقاش یونانی در قرن پنچم

به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و درگذشت.

۱۴٫ ژراردونرال: نویسنده فرانسوی«۱۸۰۸-۱۸۵۵»

با بند پیشبند، خودرا از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.

۱۵٫ فرانسیس بیکن: «۱۵۶۱-۱۶۲۶»

براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی درگذشت.

۱۶٫ فالک فیتز وارن چهارم: «۱۲۳۰-۱۲۶۴»

در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و او که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.

۱۷٫ کلادیوس اول: امپراتور رم«۵۴ ب.م-۱۰ق.م»

با یک پر آغشته به سم خفه شد.

۱۸٫ کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ: «۱۸۶۰-۱۸۹۵»

این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.

۱۹٫ گریگوری یفیموویچ راسپوتین: «۱۸۷۱-۱۹۱۶»

وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.

۲۰٫ یوسف اشماعیلو: کشتی گیر ترک

بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند و درگذشت.

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:39 :: توسط : الهه ی آتش

نابغه هایی که کودن شمرده می شدند !!!
 
۱- آلبرت انیشتن: در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت انیشتن او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!!

۲- توماس ادیسون: که معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد و پنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است!!

۳- بتهون: معلم او می گفت در طول زندگیش “اوچیزی یاد نخواهد گرفت”

۴- پیکاسو: یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!!

۵- هیلتون: که مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!!

۶- جیمز وات: که مخترع ماشین بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!!

۷- امیل زولا: نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت!

۸- ناپلئون بنا پارت: مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!!

۹- لویی پاستور: در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب کرد!


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:35 :: توسط : الهه ی آتش

 

۱- خاله

معنای لغوی : خواهر مادر

معنای استعاره ای : هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد .

غذای مورد علاقه : آش کشک.
ضرب المثل : خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود .

زیر شاخه ها : شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی  که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا   باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید .

مشاغل کاذب : خاله زنک بازی، خاله خانباجی .

چهره های معروف : خاله خرسه، خاله سوسکه.

داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است .


۲- عمه

معنای لغوی : خواهر پدر

معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .

نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل : ۱ – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال :  عمته … ۲ – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره … ۳- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی . ۴ – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …

غذای مورد علاقه : شله زرد، سمنو .

ضرب المثل : ندارد (تخفیف به دلیل   تعدد در   نقش های سمبلیک ).

زیر شاخه ها : شوهر  عمه: یک مرد   پولدار که   سیبیل قیطانی دارد  . پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .

چهره های معروف :  عمه لیلا .

ترجیع بند : دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست. (شما رو نمی دونم ولی من اینو از عمه ام می شنوم نه از خاله ام !)

داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است .

۳ –دايي

معنای لغوی : برادر مادر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر مردی که پتانسیل کتک خوردن توسط پدر را داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از معدود مردانی که   هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه کرد .

غذای مورد علاقه: فسنجون .

ضرب المثل : عروس را که مادرش تعریف کنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود .

زیر شاخه ها :   زن دایی: یک زن چاق و شاد که خیلی کدبانو است و جلوی مادر قپی می آید .  پسردایی/دختردایی: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی   مثل یک همرزم ساپورتتان   می کنند .

چهره های معروف :  علی دایی، دایی جان ناپلئون .

ترجیع بند : همه چیز زیر سر این انگلیساست .

سعی کنید حتما حداقل یک دایی داشته باشید .

۴ – عمو

معنای لغوی : برادر پدر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از مردانی   که شما   همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید   کارتون ببینید  تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یکی از مردانی که مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساکت شده، به فکر فرو می رود .

غذای مورد علاقه : قرمه سبزی، آبگوشت .

ضرب المثل : عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند .

زیر شاخه ها :  زن عمو :  یک   زن خوشگل   که زیاد به شما توجه نمی کند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران کودکی  که اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نکنید خطر را از سر گذرانده اید .

مشاغل کاذب : بازی در قصه های ایرانی .

چهره های معروف :  عمو زنجیرباف،  عمو یادگار، عمو پورنگ .

داشتن یک   عمو ی   پولدار خیلی خوب است .


 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:31 :: توسط : الهه ی آتش

با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد.

از این روی، یک عدد آزمون اختصاصی طراحی کرده ایم تا در پایان دوره ، جوانان را با آن محک بزنند و گواهینامه ازدواج را به کسانی بدهند که در پاسخگویی امتیاز خوبی کسب کرده باشند.

* در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟

الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد

الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته
ب. شکم برجسته ممنوع!

الف. همیشه راه راست را برو
ب. به طرف منزل مادرزن

ازدواج:
الف. آغاز آزاد روابط
ب. ‌پایان روابط آزاد

 

الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!
ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!

الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!
ب. کتک زدن ممنوع

الف. همسرت را نپیچان
ب. دم درآوردن ممنوع!

الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!
ب. زیرآبی رفتن ممنوع

الف. وفاداری در حد سگ
ب. اخلاق سگی ممنوع

الف. به پای هم پیر شوید
ب. پیرتان در می آید!

الف.  ladies next
ب.  محل وقوع عشق های خیابانی

الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!
ب. دو فرزند کافی است!

الف. همدیگر را دور نزنید!
ب. دور همدیگر بگردید!

الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید
ب. زندگی شما به بن بست رسیده است


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:27 :: توسط : الهه ی آتش

Keyboard
چه کسی برنده شد؟

Communication Board
کامیون کی شن ها رو برد؟

Morphine
باید بیشتر فین کنی.

MissCall
دختر نا بالغ را گویند.

Freezer
حرف مفت

Suspicious
به لهجه اصفهانی: ساس از بقیه ی حشرات جلو تر است.

Johnny Depp
قاتل افسرده

Acer
ای آقا!

Welcome
دهن لق

Manual
من و بقیه

Accessible
عکس سیبیل

Refer
فر کردن مجدد مو

See you later
لات تر به نظر میای!

Good Setting
آن سه چیزِ نیک را گویند: گفتار نیک – کردار نیک -پندار نیک.

Piece of a man who owns a locker
مرتیکه لاکردار!

Above Border
فرامرز

Insecure
این سه نابینا

Business
اشاره به بوزینه در گویش اصفهانى.

Legendary
ادارهٔ محافظت از لجن و کثافات شهری

Subsystem
صاحب دستگاه

Velocity
شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند

Comfortable
بفرمایید سر میز

Long time no see
دارم لونگ می‌‌پیچم، نگاه نکن!

Cambridge
شهری که تعداد پلهایش انگشت شمار است.

Categorize
نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ می‌‌شود.

Jesus
در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند.

Hairkul
آنکه روی شانه‌‌هایش مو دارد

Watergate
دروازه دولاب

UNESCO
یونس کجاست؟

Finland
سرزمینی که مردمانش مشکل گرفتگی بینی‌ دارند

Damn You All
دم همتون گرم

Latino
لات بازی ممنوع

Godzilla
خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا

Savage Blog
ساوجبلاغ

Betamethasone
منطقه اى در معرض بتا و از این دست امواج

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:25 :: توسط : الهه ی آتش

سال ۳۶۵ روز است در حالی که:

۱- در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.

۲- حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوامطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین۲۶۳ روز دیگرباقیمیماند.

۳- در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا”۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.

۴- اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را میطلبد که جمعا”۱۵ روز میشود. پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.

۵- طبیعتا ”۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز میشود. پس ۹۶ روز باقی میماند.

۶- ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چراکه انسان موجودی اجتماعی است. این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند.

۷- روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.

۸- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.

۹- در سال شما ۱۰ روز را به بازی میگذرانید. پس ۶ روز باقی میماند.

۱۰- در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است .

۱۱- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی می ماند.

۱۲- یک روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه می توان در آن روز درس خواند؟


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:22 :: توسط : الهه ی آتش

*وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!

*اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافی یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه میفهمن!

*موقع فوتبال نگاه کردن هشتاد دقیقه میشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای میبینی بازی ۲-۲ تموم شده!

*هرچقدر هم دلیل منطقی واسه خرید یه چیز داشته باشی، همیشه یکی اون نزدیکی ها هست که بگه سرت کلاه گذاشتن عجیب!

*وقتی پیاده باشی تاکسی گیرت نمی آد، اما وقتی با ماشین باشی توی ترافیکی از تاکسی ها گیر می کنی.

*هروقت گرسنه میای خونه، اون شب اتفاقی غذا ندارین. اما یه شب که بیرون غذا می خوری وقتی میای خونه می بینی غذای مورد علاقت رو درست کردن.

*تو یه ظرف آجیل اولین چیزی که می خوری یه بادوم تلخه.

*موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.

*سر جلسه به دوستت که هیچی نخونده کل سوال ها رو برسونی و برگه هاتون با هم مو نزنه، نمره اون بیشتر می شه. این از قوانین ثابت مورفی هستش، شک نکن!

*اگه یک بار سر کلاس نری و استاد بگه جلسه بعد امتحانه، هیشکی بهت خبر نمیده! اما امان از اون روزی که یکی از اساتید حذف کنه، شونصد نفر یادت می افتن و بابای گوشیت رو در میارن از بس مسیج میدن که فلانی، استاد گفت حذفی!

*برای موفق شدن تنها یک راه وجود دارد، اما برای شکست خوردن راه های زیاد.

*اگه یه ماشین صفر بخری، هرچقدر هم مواظبش باشی و سعی کنی جای مطمئنی پارکش کنی، بازم خط روش می افته، ولی ماشین کهنه داغونت رو بزار وسط اتوبان کرج، شب بیا سالم برش دار.

*یه وقت هایی که خیلی عجله داری اگه لاستیک هواپیما هم زیر ماشین انداخته باشی، میای می بینی ۲تاش پنچره!

*دقیقا همون روزی که ۵ دقیقه دیرتر بیدار شدی تمام وسایلت مفقود میشن!

*دقیقا وقتی جفت دستات تا آرنج گریسی یا گلی هستش، چشمت خارش می گیره!

*اگر یک تاریخ برای شما خیلی مهمه، ۱۰ روز قبل از اون یادتونه و دقیقا همون روز یادتون میره. ۳۵۵ روز بعدش هم دارید حرص از یادرفتنش رو می خورید. این قضیه فقط تا وقتی که اون تاریخ مهمه ادامه داره و بعدش برعکس میشه.

*اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:19 :: توسط : الهه ی آتش

درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

در اخرین جنگش

اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

در پایین صفحه

علت اصلی طلاق چیست؟

ازدواج

علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

امتحانات

چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

نهار و شام

چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

نیمه دیگر ان سیب

اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

خیس خواهد شد

یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

مشکلی نیست   شبها می خوابد

چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست

دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید

کلا چه خوهید داشت؟

دستهای خیلی بزرگ

اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند

چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟

هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

منبع: روزنه آنلاین

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:18 :: توسط : الهه ی آتش

 چرا می نویسیم؟

یکی از توانایی ها و مهارتهایی که نظام آموزش و پرورش باید به دانش آموز بیاموزد توانایی و مهارت درنوشتن است.

این مهارت ها با انشاء نویسی و خاطره نگاری و یا نامه نگاری بدست می آید. انشاء نویسی باعث می شود ذهن دانش آموز خلاق و مبتکر شود چون دانش آموز هنگام نوشتن باید علاوه بر اینکه فکر می کند و جنبه های مثبت و منفی مساله را مورد موشکافی قرار دهد، از یک نظم و ساختار مشخص نیز باید پیروی کند. یکی از مشکلات امروزی که دانش آموزان دارند، بحث کم توانانی و گاه ناتوانی آنها در نوشتن یک نامه و حتی توصیف شرح حال است...

انشاء فرزند اندیشه است، فعالیت ذهنی بسیار پیچیده‌ای است که به مراتب از خواندن دشوارتر است. نوشتن در گرو خلاقیت ذهنی و مستلزم تخیل و تفکر و رشد و فهم آدمی است.

درس انشاء یکی از مواد مرتبط با ذهنیت، خلاقیت ذهنی، تصویرسازی و صحنه‌آفرینی است. اهمیت آن در برنامه‌های درسی دوره‌های مختلف به قدری است که می‌توان آن را زمینه ‌ساز یادگیری خلاق، عادت به تفکر، تأمل و تدبر دانست. به ویژه آنکه بیشتر پژوهش‌ها ارتباط میان درس انشاء و عادت مطالعه را مورد تأیید قرار داده‌اند.

قابلیت و توانایی اندیشیدن یکی از نعمت‌های بزرگی است که خالق هستی در وجود انسان به ودیعت نهاده و بیان اندیشه را مکتوب کردن، یکی از ابداعات بشر در طول تاریخ بوده است.پایه و اساس هر نوشته‌ای حروف و جملاتی است که در مدارس آموزش داده می‌شود. درس انشاء یکی از مفیدترین ابزارهای آموزش نوشتن است.

انشاء از نظر کاربردی در زندگی دانش‌آموزان نقش بسزایی دارد، زیرا بخش بزرگی از ارتباطات در محیط مدرسه و خارج از آن از طریق نوشتن فراهم می‌شود.

دانش‌آموزان به وسیله انشاء می‌توانند با ترکیب کردن آموخته‌های خود اثری نو به وجود آورند و از آن لذت ببرند.

.انشاء در لغت شروع کردن و بوجود آوردن، آغاز کردن، آفریدن، پدید آوردن و از خود چیزی گفتن را گویند، و در اصطلاح، علمی است که بدان علم، راه دریافت معانی با الفاظ و عبارات پسندیده و دلپذیر چنانکه گوارای طبیعت و نزدیک به فهم خواننده و روشن کننده مقصود نویسنده باشد، شناخته شود

دانش‌آموزان به وسیله انشاء می‌توانند خلاقیت‌های درونی خویش را با هم ترکیب کنند و اثری جدید پدید آورند و از آثار خود بهره جویند و از آن آثار خویش لذت ببرند.

انشاء می‌تواند به دانش‌آموزان نیروی ابتکار و ابداع بدهد. پس به وسیله انشاء دانش‌آموزان می‌توانند از استعدادهای نهفته خویش اطلاع حاصل کنند و بتوانند استعدادهای بالقوه خویش را شکوفا کنند.

وقتی به نوشته‌های دانش‌آموزان توجه می‌کنیم معلوم می‌شود که آنان در نوشتن مشکل دارند و نمی‌توانند تصورات ذهنی خویش را آن طور که باید با قلم وصف کنند. در سایر دروس که وابسته به انشاء و هنر نویسندگی دانش‌آموزان است، شاید علل ضعف بر اثر مشکلات درس انشاء باشد و اگر از خود دانش‌آموزان علت پرسیده شود، چنین اظهارمی‌دارند که بحث‌ها و فرمول‌هایی که در کلاس توسط معلم ارائه می‌شود را متوجه نمی‌شویم. وجود چنین مشکل دلالت بر مشکل اصلی و ضعف اساسی در ماده درسی انشاء دارد.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, :: 10:14 :: توسط : الهه ی آتش
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Nightside و آدرس nightisde.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید